English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (6689 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
appropriated technology U فن شناسی فراخور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
appropriated U اختصاص دادن
appropriated U مقتضی
appropriated U درخور مناسب
appropriated U برای خودبرداشتن
appropriated <adj.> <past-p.> U تعیین شده
appropriated <adj.> <past-p.> U منظور شده
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
appropriated U ضبط کردن
appropriated <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
appropriated surplus U ذخیره
appropriated surplus U ذخیره اختصاصی
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
technology U دانش فنی تکنولوژی
technology U اشنایی باصول فنی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U فن شناسی
technology U تکنولوژی
technology U فنون شگرد شناسی
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
technology U فنشناسی
technology U تخصص شناسی
technology U فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technology U قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
technology U حرفه شناسی شناخت دانشی
technology U صنعت شناسی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
lubrication technology U تکنیک روغنکاری
neutral technology U تکنولوژی خنثی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
soft technology U تکنولوژی نرم
technology transfer U انتقال تکنولوژی
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
eco-technology U فناوری زیست بوم
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
farm technology U روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
elecric technology U تکنولوژی برق
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
backstop technology U فن شناسی پشتواندار
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
high technology U پیشرفته بودن از نظر فناوری
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
information technology U تکنولوژی اطلاعات
educational technology U فن شناسی اموزشی
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
Advanced Technology Attachment U واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
Advanced Technology Attachment U حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
Advanced Technology Attachment U واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
functional principle [Technology] U کارکرد
mode of operation [Technology] U کارکرد
functional principle [Technology] U عاملیت
mode of operation [Technology] U عاملیت
Recent search history Forum search
1کارآفرینی - فناوری اطلاعات
0Do you think we can predict changes in technology in the future
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com